حجتالاسلام حسینی متولی،از اساتید سطح یک حوزه علمیه قم در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، به تبیین انگیزه و اهداف طلبگی، راه های دوام بخشیدن به آن و عناصر مهم در رشد علمی و اخلاقی طلاب پرداخته است که ماحصل آن در پی می آید:
هدف اصلی طلبگی چیست و در مسیر رشد و تکامل طلاب چه جایگاهی دارد؟
همه ما در زمان غیبت امام زمان(عج) موظف به جلب رضایت حضرت هستیم و با لطف الهی طلاب این توفیق را پیدا کردهاند که مصداق بارز سرباز امام عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف باشند و برای حفاظت و حراست از مرزهای عقیدتی و حفظ دین مردم کار کنند.
براساس فتوای برخی از مراجع عظام با توجه به شرایط فعلی و نیاز مبرم جامعه به طلبه، طلبه شدن را برای کسانی که استعداد لازم را دارند، واجب عینی میدانند. لذا بحث سربازی امام زمان(عج) یک هدف عمده و روشن است، منتها در این راستا تعریف سرفصل کارها ضروری به نظر می رسد و اساتید بزرگوار باید کمک کنند که این امر محقق و سطح بندی آن تعریف شود، یقینا با تلاش و توسل، این امر مهم محقق می گردد.
انگیزه اصلی طلاب از ورود به حوزه چه چیزی است؟
آنچه در گفتار بزرگان و مستند به آیات و روایات درباره انگیزه طلبگی وجود دارد، خودسازی و دگرسازی است. در ورود به حوزه انسان باید با خداوند متعال معامله و تمام جوانیاش را بگذارد و در واقع اولین انگیزهای که شخص برای ورود به حوزه باید داشته باشد؛ عمل به آیه «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ( توبه/ 122)» می باشد.
عناصر مهم در انگیزه بخشی به طلاب کدامند؟
توکل و توسل، در انگیزش طلاب مهم است و باید به عنوان ابزار استقامت در انگیزهها از این دو عنصر مهم استفاده شود؛ در بحث طلبگی، ارتباط با قرآن و سنت جایگاهی ویژه پیدا میکند، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند« ما اِن تَمَسَکتُم بِهما لَن تَضِلوا ابداً » طلبهها طالب علم الهی در قرآن و سنت هستند و معیناً آن چه این هدف را تحقق میبخشد؛ ارتباط نزدیک و بدون انقطاع با قرآن و اهل بیت(ع) باعث توکل و توسل میشود و ما را در حفظ و تقویت انگیزهها موفق میکند.
لزوم سطح بندی
وقتی کارکرد طلبه و نوع استفادهای که برای جامعه دارد، تعریف و سطح بندی شود، باعث میگردد که از همان پایه اول، ثمرات خود را دریافت کند و باعث شور و نشاط او شود و توجه به انگیزهها و اهداف، قویتر گردد. پس یکی از عوامل این است که باید کارکردها را تعریف کنیم.
تأکید بر سطحبندی از همان پایه اول سبب می شود که طلبه در راستای کارهایی که جامعه از روحانی مطالبه می کند، حرکت کرده و تلاش نماید به مرور خود را به سطح پاسخگویی به جامعه برساند.
اساتید در ایجاد انگیزه در بین طلاب و تقویت آن تا چه اثرگذار هستند؟
امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به شخصی به نام حارث بن حوط فرمودند « یا حارِثُ، إنّکَ نَظَرْتَ تَحْتَکَ وَلَم تَنْظُرْ فَوْقَکَ فَحِرْتَ؛ ای حارث تو به زیر پایت نگاه کردهای و بالا را ندیده ای، لذا حیران شدهای». این نگاه حضرت امیر(ع) دستور العملی برای طلاب است تا افق دید خود را رشد و توسعه دهند و گرفتار تحیر و درماندگی نشوند.
نباید نگاه طلبه پایه اول به اهداف آموزش از علم نحو، نگاه پایه سوم باشد، قطعاً این دو با هم فرق میکنند؛ باید مشخص شود طلبه پایه اول درصرف و نحو باید به کجا برسد و طلبه پایه سوم به کجا می رسد. اگر قرار است که این امر لحاظ نشود، طلبه پایه اول ناخواسته تصور می کند که باید در ادبیات مجتهد شود و هر چه میخواند، میبیند که مجتهد نشد! این مشکل محاسباتی و معیاری، به طور فاحش شخص را به اشتباه میاندازد و برای آیندهاش تردید ایجاد میکند و در اصلِ این که میتواند یا نمیتواند، دچار بحران میشود.
در ارزیابیهای استاد، مدرسه و طلبه، باید این سطح لحاظ شود و در آن موقع طلبه میتواند خود را به طور واقعی ارزیابی کند و نیازهایش را بیابد؛ البته در مسائل تربیتی هم همینطور است، تعریفها، حدود و میزان استعداد در سطوح مختلف بسیار مؤثر است تا به طور معمول و معقول رشد ایجاد گردد و إنشاءالله با این شیوه، انگیزهها حفظ میشود.
به نظر شما تبیین اهداف آموزشی تا چه میزان در ایجاده انگیزه و رشد طلاب موثر است؟
اگر اهداف کتابهای آموزشی هر رشته، در هر سطحی مشخص شود و از طرفی استاد با فعالیت خودش آن اهداف را پوشش دهد، حتی اگر کتاب درسی هم مشکلاتی داشته باشد به نتیجه مطلوب آموزشی میرسید.
اهداف آموزشی باید به طور شفاف و روشن تعریف شده باشد که طلبه در این مقطع، به چه توانایی باید دست یابد. با این کار خیلی از مشکلات حل میشود، این کار در روش آموزشی استاد و در روش مطالعه طلبه اثر میگذارد و باعث میشود بسیاری از خلأها به طور طبیعی، پر شود.
دروس خارج فقه و اصول تا چه اندازه در آینده علمی، پژوهشی و تبلیغی طلاب تاثیر گذارند؟
البته اجتهاد باید معنی شود و بحث طولانی و مفصلی دارد. اگر طلبه بخواهد خطیب، مشاور و یا استاد شود، قطعاً باید دروس خارج حوزه را 3 الی 4 سال بگذراند و بداند که خواندن رسائل و مکاسب، اجتهاد در فقه نیست و این مسئله آشنایی با ابزار دینی است و قطعاً در حالتی که تسلط به منابع دینی و نگاه تخصصی نداشته باشیم، هیچ کار مثبتی نمیتوانیم انجام دهیم.
طلبه باید بر مطالب اشراف کامل داشته باشد و زوایای تخصصی را بداند و برای تشخیصِ مشکل و پاسخِ صحیح به آن، متون حوزوی را فرا گرفته باشد. طلبه لمعه را برای آشنا شدن و تمرین یک روش فقهی تأیید شده دینی میخواند، نه این که مقلد شهید ثانی شود. باید نحوه ورود و خروج در موضوعات دینی را یاد بگیرد، لذا حتی اگر نخواهد مجتهد هم شود، فراگیری فقه و اصول برای او یک نیاز ضروری است؛ زیرا آینده طلبه متوقف بر این است که دروس متداول حوزه به ویژه فقه و اصول را به خوبی خوانده باشد.
گفتگو: محمد حسین شاهم آبادی